Close
(0) سبد خرید شما
شما هیچ موردی در سبد خرید خود ندارید
دسته‌بندی‌ها
    Filters
    انتخاب زبان
    جستجو
    خبرخوان

    نوشته های بلاگ  "2021"  از "مرداد"

    آشنایی با گل استاتیس
    1 آشنایی با گل استاتیس

    نام علمی: LimoniumStatice
    از خانواده: Plumbaginaceae
    گل استاتیس گیاهی چندساله با نام انگلیسی sea lavender می‎باشد که بومی نواحی مدیترانه‎ای و مصر می‎باشد. این گیاه به‎صورت طبیعی (خودروی) در ایران نمی‎روید، اما به ‎عنوان گیاه زینتی در برخی مناطق کشور کاشته می‎شود.
    دارای گونه های علفی یک ساله، دو ساله، چندساله و درختچه های خزان دار است. برخی از چندساله ها به سرما مقاوم می باشند. انواع غیر مقاوم آن را در مناطق معتدله به صورت یک ساله پرورش می دهند. آنچه در ایران کاشت می شود از نوع چندساله مقاوم است. کاسه گل لوله ای است و جام گل از گلبرگ های 5 لبه که در پایینبه هم چسبیده اند، تشکیل شده است. به طور معمول کاسه گل رنگی متفاوت با جام گل داشته و پس از ریزش گلبرگ ها باقی می ماند. گل های استاتیس دریک سمت خوشه ای که به شکل دم عقرب است قرار دارند و به رنگ های ارغوانی، صورتی، قرمز، آبی، سفید و زرد مشاهده می شود.

    این گل جزء ماندگارترین و مقاوم ترین گلها است و طول عمر طولانی دارد، حتی به صورت شاخه ای و یا خشک شده!
    استاتیس یکی از رایج ترین گل های خشک در عرصه گل و گیاه است. مخصوصا از رنگ سفید آن در تزیین دسته گل های عروس استفاده می شود. همچنین برای حاشیه کاری، تولید گل بریده و کشت گلدانی نیز مناسب است.
    استاتیس از بهترین گیاهان چند ساله برای استفاده به عنوان گل شاخه بریده و استفاده در گل آرایی به ویژه برای خشک کردن گل می باشد. برای خشک کردن باید هنگامی که گل شروع به باز شدن می کند، از پایین ساقه قطع شود و وارونه در یک محل تاریک و گرم آویزان شود.
    این گیاه حدود ۳ ماه پس از کاشت گل میدهد؛ اواخر بهار تا اوایل پاییز گل‌های بنفش مایل به آبی، صورتی و سفید و زرد و ارغوانی آن ظاهر می‌شوند. در صورت برداشت ساقه‎های گل‎دار، ساقه‎های جدیدی تولید و گلدهی بادوامی خواهد داشت؛ این گل زیبا، به ارتفاع ۶۰ تا ۷۵ سانتیمتر رشد می‌ کند و جذب کننده حشرات مفید و گرده افشان میباشد.
    پرورش این گیاه به دلیل تکثیر آسان و مقاومت در برابر آفات و امراض کار چندان سختی نیست و پرورش دهندگان مبتدی و غیر متخصص نیز به‎آسانی می توانند با کاشت آن در باغچه ها و بالکن های آفتاب گیر لذت ببرند.

    شرایط کاشت و نگهداری از گل استاتیس:
    بهترین زمان برای کاشت این گیاه پاییز و بهار می باشد.
    آبیاری:
    این گونه گیاهی نیاز آبی پایین دارد و در مناطق دارای بارندگی کم و یا با آبیاری کم نیز قابل کشت است. از آبیاری بیش از حد و ایجاد حالت غرقابی خودداری شود چرا که ممکن است موجب شیوع بیماری در گیاه شود. در نواحی معتدله که دمای هوا خنک‎تر است، دوره‎های آبیاری را می‎توان بیشتر در نظر گرفت اما در مناطق گرمسیری به‎دلیل افزایش تبخیر و تعرق، آبیاری بهتر است در مواقع خنکی روز مانند صبح و عصر در مواقع لزوم و با فواصل زمانی کمتر آبیاری انجام شود.
    خاک:
    گل استاتیس برای پرورش به خاک نسبتا حاصل خیر با زهکشی مناسب نیازمند است. البته توجه داشته باشید که گونه های مختلف این گل در خاک های شور و غیر حاصلخیز نیز رشد می کنند.
    نور:
    برای رشد ایده آل به آفتاب کامل نیاز دارد. نسبت به سایر گیاهان برگ پهن، نور شدید و مستقیم خورشید را به خوبی تحمل می کند. شیب های رو به جنوب و آفتابگیر در باغچه ها را به کاشت آن اختصاص و یا اگر گیاه را در گلدان و بالکن پرورش می‎دهید، بهتر است در معرض نور کامل خورشید قرار گیرد. شرایط سایه باعث رشد رویشی بیشتر و عدم تولید متناسب گل در گیاه می گردد.
    دما:
    با شرایط مختلف دمایی سازگار است ولی برای زود گل دادن به دمای شب ۱۰ -۱۳ درجه سانتیگراد و دمای روز ۱۶ –۱۸ سانتیگراد نیازمند است.
    کوددهی:
    برای کوددهی در اویل دوره رشد گیاه، در بهار به گیاهان تابستانی و در پاییز برای گیاهان زمستانی، وقت مناسبی است.اگر می خواهید گیاه را پر برگ نمایید یا برگ های آن را تقویت نمایید، از کودی که غنی از نیتروژن می باشد، استفاده نمایید.اگر می خواهید گل یا میوه گیاه را تقویت نمایید، از کود غنی از فسفرش استفاده نمایید.

    آفات و بیمارهای استاتیس:
    از جمله مشکلاتی که استاتیس به آنها دچار می شود، می توان به کنه، شته، پوسیدگی ریشه و پوسیدگی ساقه اشاره کرد.
    کنه: کنه ها موجودات ریزی هستند و به آسانی دیده نمی شوند، بنابراین؛ از روی مشکلاتی که برای گیاه ایجاد می کنند باید به وجود آنها پی برد. ایجاد نقاط متعدد زرد رنگ روی برگ که به تدریج تغییر رنگ داده و کم کم خاکستری، قرمز یا قهوه ای می شود، نشان از وجود این آفت است برای مبارزه با این آفت گیاه را با آب شست و شو دهید واز سموم فسفره کنه کش استفاده کنید.
    شته: شته به رنگ های سبز، قرمز، صورتی، زرد، قهوه ای و سیاه وجود دارد که در نوک و زیر برگ های استاتیس تجمع کرده و با مکیدن شیره ی آن رشدش را متوقف می کند. در نتیجه، برگ های گیاه کمرنگ شده و به تدریج جمع شده و می میرند برای مبارزه با شته ها کافی است آب سرد به روی آن ها اسپری کنید. اگر با تهاجم تعدا زیادی از شته روبه رو شدید می توانید به راحتی آنها را با آرد غبار پاشی کنید همچنین می توانید با محلولی از آب و چند قطره مواد شوینده، برگ گیاه را از شته ها پاک کنید. یا می توانید یه لیتر آب را با یک قاشق چایی خوری مایع ظرف شویی و کمی فلفل قرمز را قاطی کنید و به روی برگ اسپری کنید.
    پوسیدگی ساقه: وقتی گیاه تازه به پوسیدگی ساقه دچار شده است ممکن است خط هایی در نزدیکی ریشه مشاهده بشود. معمولاً تا زمانی که دیگر خیلی دیر شده باشد، به نشانه ها توجه نمی شود. برای گیاهان جوان بیشتر این احتمال وجود دارد که این بیماری آنها را از پا درآورد پوسیدگی ممکن است از یک طرف ساقه یا از یک شاخه جانبی شروع شود تا در آخر کاملاً گسترده شود. قسمت های آلوده معمولاً به رنگ های قهوهای مایل به زرد یا قهوه ای تیره در می آیند که نشان از مرگ آن بافت است.همچنان که پوسیدگی ساقه پیشرفت می کند گیاه به سمت پژمردگی و در آخر مرگ می رود. در ضمنِ پیشرفت گیاه ممکن است همچنان به گلدهی ادامه بدهد، اما خیلی کم با توجه به اینکه بیشتر اوقات این بیماری دیر مورد توجه قرار می گیرد، درمانش معمولاً دشوار است. در نتیجه خیلی کارهای کمی است که بتوانید انجام بدهید که گیاهتان را نجات دهید. با توجه به این موضوع بهترین کار پیشگیری استفقط زمانی که لازم است، به گونه ای که خاک بین فواصل آبیاری خشک شود، ابیاری کنید. وقتی فاصله بین زمان های آبدهی را زیاد می کنید سعی کنید عمیق آبیاری کنید تا خاک به خوبی بهره ببردسعی کنید خاک زه کشی شده و سبک باشد. برای این کار می توانید از خاک رس استفاده کنیدو در آخر اگر اولین نشانه ای از این بیماری دیدید سریعاً قسمت آلوده را جدا کنید، اطراف گیاه و باغتان را تمیز نگه دارید. قسمت آلوده را کاملاً از باغ دور کنید. وسایل باغبانی تان را با مواد ضد عفونی کننده، تمیز کنید.
    پوسیدگی ریشه: پوسیدگی ریشه درکل به دلیل آبیاری زیاد اتفاق خواهد افتاد؛ زمانی که انقدر خاک آب داشته باشد که به ریشه اکسیژن نرسد و در آخر بمیرد. همچنین آبیاری زیاد باعث می شود قارچ هایی که از قبل در خاک بوده اند، بروز کرده و به ریشه حمله کنند و باعث پوسیدگی و مرگ آن شوند وقتی به دلیل نامشخص دیدید که استاتیس کم کم دارد پژمرده می شود، برگ‌ها نیز زرد می شود، ریشه‌هایش را بررسی کنید. ریشه سالم سفید و رنگ پریده ولی سفت و انعطاف پذیر است. ریشه بیمار نرم است و به راحتی جدا می شود ریشه ها را با الکل شست و شو دهید، قسمت های آسیب دیده را جدا کنید، گلدانی جدید با خاکی زه کشی شده آماده کنید. بعد از آن آبیاری گیاه را حتما کم کنید. خاک را حتما عوض کنید بهتر است از سم دومیل ام زد به نسبت ۲۵۰ گرم در۱۰۰ لیتر آب استفاده کنید.

     

    تاریخچه گل و گیاه در ایران باستان
    2 تاریخچه گل و گیاه در ایران باستان

    گیاهان و گلهای زیبا هریک با زبان حال سخن می گویند و راز درون خود را بر تماشاگران آشکار می نمایند، نسیم بامدادان به آرامی میوزد و آهسته، دامن کشان از روی چمن زارها و گلهای شقایق و دیگر گلها می گذرد و بوی عطر جان افزا را به مشام آدمیان می رساند، برگهای سبز گیاهان نورسته و شکوفه های نوشکفته لبخند می زنند و فرارسیدن فصل نوی را مژده میدهند و نشاط و سرور خاصی در آدمیان به وجود می آورند و آنان را رقص کنان به خود مشغول می دارند؛ گلهای خندان و کشتزارهای خرم و سرسبز مظهر نشاط و خرمی اند، آری بشر از ابتدای آفرینش خود با گیاهان که یکی از مواهب طبیعت است پیوند دائمی داشته است. این پیوند دائمی سبب شده است گل و گیاهان خیلی زود در داستان ها و افسانه های و شعرهای ملل مختلف جلوه گر و نمادین شوند به ویژه در ادبیات کهن مردم ایران زمین. پیدایش و حیات اسرارآمیز گیاهان و گل ها، بشر ابتدائی را در اندیشه و تفکر عمیقی فرو می برد، در پایان به این نتیجه می رسید، که هر درخت خدایی است که در زیر پوست خشن و سخت آن شخصیتی مافوق آدمی پنهان است از این رو انسان پیوسته، بدین پدیده خدائی با دیده احترام می نگریست، احترام به درختان و درخت دوستی که از این منبع قدیمی سرچشمه می گیرد در افسانه های باستانی اقوام و ملل مختلف، و در افسانه های گیاهی زیاد دیده شده است، بسیاری از افسانه ها، از درختان معجزه آسا گفتگو می کنند که به دیگران حیات ابدی و طول عمر و تندرستی می بخشند. ایرانیان قدیم بویژه اهالی سیستان به درخت گز بسیار احترام می گذارده اند و گاهی تا سرحد پرستش درختان را دوست می داشتند. در داستهای شاهنامه آمده است که رستم تهمتن با خوردن میوه درخت گز شفا یافته است.

    در افسانه های پارسی قدیم بسیار دیده شده است که بعضی از افراد در موقع گرفتگی و گرسنگی از گیاه جان بخش می خوردند و در نتیجه از نعمت جوانی و حیات جاودانی بهره مند می گردیدند. از جمله این درختان، درخت سرو و کاج نیز اثرهای زیاد در بین پارسیان گذارده است و میگویند سرو کرامت هایی دارد. با مراجعه به نقاشی های ایران قدیم و نیز آثاری مانند قالی و تابلوهای نقاشی، مینیاتورها و بسیاری از هنرهای ظریف میتوان این مطلب را احساس کرد، در بسیاری از تابلوهای نقاشی درختان سرو برگشته ای که در اثر باد خم شده اند دیده می شود. بزرگترین سروی که در ایران موجود بوده و می گویند زرتشت پیامبران را کاشته، سرو کاشمر است که در ادبیات پارسی شهرتی بسزا دارد، علاوه بر سرو کاشمر در سیستان قدیم نیز سروهائی موجود بوده است که آنها را به دوران انوشیروان و ایران عهد ساسانی نسبت می دادند، از جمله دو سر و بزرگ وجود داشته که آنرا متفرع از سرو معروف کاشمر می دانسته اند.

    در اینجا بی مناسبت نیست که از درختان کریسمس بحث مختصری بشود. درخت کریسمس درختی است که در شب عید میلاد مسیح آن را آرایش و شمع باران، یا چراغانی می کنند، و یکی از اصول الهيت مسیحی یا مسیح شناسی است که ممکن است قدمت آن به زمان زرتشت، پیامبر باستانی ایران، یا به عقاید آریائیها که در آن موقع عالم مسیحیت را به دو دسته تقسیم نمودند می رسد، و این سنت آورنده نسیم روح پرور مسیحیت و طراوت و تازگی جنگلها به خانه و کاشانه مسیحیان است.تزیین درختان و چراغانی کردن آنها یک سنت کهنسال باستانی است که شباهت زیادی به دخیل بستن ایرانیان به درختان دارد و متأثر از اصول آیین زرتشت است.

    سرزمین ایران جایگاه گل و پرورش آن بوده است، و سابقه آن در مرز و بوم ایران زیاد است، اشعار شاعران پارسی به حقیقت گلریز و عطر آمیز است و علتش آن است که مردم ایران زمین از دورانهای کهن به گل عشق می ورزیده اند و در پرورش آن کوشا بوده اند و میراثی را که کشورهای مغرب زمین از گلهای گوناگون ایران برده اند. از این روی است که گل ها همیشه جزئی از دکور و تزئین خانه ها و باغ ها و عمارات در ایران بوده اند و فرهنگ خرید و سفارش گل در تمامی فصول سال در نزد ایرانیان اهمیت بسیاری دارد.

    گلها غالبا دارای رنگهای مختلف و بوی مطبوع اند. اکثر گلها مانند گل رز، گل داوودی، گل نرگس و ... زیبایی خاصی دارند و از این جهت به عنوان زینت نگاهداری می شوند. در واقع در فرهنگ ایرانی نگهداری و پرورش انواع گل و گیاه به ویژه گل و گیاه آپارتمانی و همچنین نگهداری انواع گل جایگاه کهنی دارد و مردم سرزمین پارس همواره خانه ها و عمارات خود را با رنگ های مختلف زنده و شاد نگاه می داشته اند. این امر در هنر معماری، قالی بافی و حتی در نگارش کتاب های نظم و نثر و کتب علمی و دینی نیز مشهود و عیان بوده است. در میان گلها، گل سرخ یا گل سوری یا به نظر اکثر ادیبان گل رز بیشتر مورد توجه ایرانیان بوده، هنوز هم بوته های وحشی این گل در گوشه و کنار روستاها به فراوانی دیده می شود. گلاب آن از زمانهای قدیم شناخته شده است و در مراسم مذهبی و در پزشکی به کار می رفته است، چنانکه خاقانی شروانی در ضمن قصیده معروف «ایوان مدائن» گوید:

    از نوحه جغد الحق ماییم به درد سر               از دیده گلابی کن، دردسر ما بنشان

     در جشن های عروسی ها، میهمانی ها، تولد ها، و سوگواریها و مراسم ختم هم هنوز گلاب و گل می گردانند.

    واژه مرکب گلاب مبین آن است که گل بطور مطلق به معنی گل سرخ یا گل سوری است و در اشعار شاعران و ادب فارسی نیز گل بیشتر به گل سوری اطلاق می شود. ولی گل در ادب فارسی معنای بسیار دقیق و شاعرانه ای دارد و تعبیرات مختلفی از «گل» شده است، از آنجمله است چهره سرخ و خوش آب و رنگ محبوب و یا هرچیز دیگر، فردوسی در بیت زیر معنای استعاری آنرا اراده کرده، گوید:

    مرا سال بر پنجه و یک رسید               چو کافور شد مشک و گل ناپدید

    ارزش و اعتبار گل بقدری زیاد است که کسایی مروزی که از سخن گویان اواخر قرن چهارم هجری است درباره اهمیت آن گوید:

    گل نعمتی است هدیه فرستاده از بهشت               مردم کریم تر شود اندر نعیم گل

    ای گل فروش گل چه فروشی بجای سیم               ر وز گل عزیزتر چه ستانی به سیم گل

    اهمیت و ارزش گل از زمانهای کهن بر همه مردم آشکار بوده است و دختران و زنان و کنیزکان زلف های خود را با گل می آراستند، و بر زیبایی های خود می افزودند، بطوریکه فردوسی بدایع طبیعت و یا لطایف احساسات بشر را با سخنان زیبا و عبارتهای دلپذیر تصویر و تعبیر می کند و در داستان عشق رودابه و زال همین لطافت و شیوایی را می توان یافت، و رفتن کنیزکان رودابه به کنار رودی که لشکرگاه زال در آنجا بود، گل چیدن و جلب نظر کردن آنان را چنین وصف می کند:

    به دیبای رومی بیاراستند               سر زلف بر گل بپیراستند

    برفتند هر پنچ تا رودبار               بهربوی و رنگی چو خرم بهار

    مه فروردین و سر سال بود               لب رود لشکرگه زال بود

    از آن سوی رود آن کنیزان بدند               از دستان همه داستانها زدند

    بسی گل چدند از لب رودبار               رخان چون گلستان و گل در کنار

    بگشتند هر سو همی گل چدند             سراپرده را چون برابر شدند

    نگه کرد دستان ز بخت بلند             بپرسید کاین گل پرستان که اند؟

    واژه گل در اشعار شاعران پارسی گوی مظهر ظرافت و لطافت و زیبایی است و شاعران چهره زیبا و سرخ و لطيف محبوب را به گل مانند کرده اند، چنانکه عبدالواسع جبلی لطافت صورت معشوق و ممدوح خود را به گل تشبیه نموده، گوید:

    بیلبان چون مل او مغز من شد پرخمار               بیرخان چون گل او چشم من شد پرگلاب

    و نیز قطران تبریزی در قصیده ای که در مدح سيد الوزراء عمیدالملک ابونصر سروده است، گوید:

    اگرچه سنبل مشکینش سایبان گل است               و گرچه گوهر سرخش نقابدار لقاست

    به ذوق شاعر بزرگ، سعدی شیرازی توجه کنیم که شاهکار نثر فارسی، یعنی کتاب معروف خود را گلستان نام نهاده و در مقدمه، درخت گل سرخ را رمزی از وجود خدا به نظر می آورد، در آنجا که گوید:

    بخاطر داشتم که چون به درخت گل رسم، دامنی پر کنم هدیه اصحاب را، چون برسیدم، بوی گلم چنان مست کرد که دامنم از دست برفت.

    ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز             کان سوخته را جان شد و آواز نیامد

    این مدعیان در طلبش بی خبرانند               كان را که خبر شد خبری باز نیامد

    قبلا گفته شد که گل مظهر زیبایی و جمال است، در ضمن نماینده خداشناسی و توحید است، چنانکه لسان الغیب حافظ شیرین سخن در یکی از غزلیات عرفانی خود می گوید:

    بلبل ز شاخ سرو به گلبانگ پهلوی             می خواند دوش درس مقامات معنوی

    یعنی بیا که آتش موسی نمود گل               تا از درخت نکته توحید بشنوی

    مصرع دوم بیت دوم اشاره به ندایی است که از درخت بلند شد، که یا موسی ائی آنا الله رب العالمین که مؤيد مصراع اول همین بیت است. گل و بلبل لازم و ملزوم یکدیگرند و وجود هریک به دیگری قائم است. در اشعار شاعران پارسی گوی بویژه در قصاید آنان کلمات گل و سرو به معنی طراوت و سبزی و تازگی است، سید حسن غزنوی گوید:

    سرسبز و سرخ روی چون سرو و چو گل بمان               کز هر بدی که هیچ مبادت امان فتاد

     همچنین شاعران عمر را از نظر دیر نپاییدن به گل مانند کرده اند، سعدی شیرازی در مقدمه گلستان گوید:

    به چه کار آیدت ز گل طبقی             از گلستان من ببر ورقی

    گل همین پنچ روز و شش باشد             وین گلستان همیشه خوش باشد

    همین تعبیر در آثار منثور فارسی بکار رفته است، چنانکه در کتاب کلیله و دمنه که یکی از آثار کهن ادب فارسی است در داستان شیر و گاو چنین آمده است:

    و هر که به محل رفیع رسید، اگرچه چون گل کوتاه زندگانی باشد، عقلا آن را عمر دراز شمرند، به حسن آثار و طيب ذكر، و آنکه بخمول راضی گردد، اگرچه چون برگ سرو دیر پاید بنزدیک اهل فضل و مروت وزنی نیارد.»

    چنانکه در پیش اشاره شد، سرخی و درخشندگی چهره و عذار یار به گل مانند شده است، در اشعار شاعران، این استعارات فراوان است، همین واژه گل با واژه عذار ترکیب شده و کلمه مرکب گلعذار که برای چهره معشوق استعاره است بکار رفته. عارف نامی باباطاهر عریان در یکی از ترانه های شورانگیز خود گوید:

    فلک زار و نزارم کردی آخر               جدا از گلعذارم کردی آخر

    میان تخته نردم نشاندی               شش و پنجی بکارم کردی آخر

     در پایان بجاست که این مقال را با دو بیت زیر پایان دهم:

    گل مظهر جلال و جمال جهان ماست               بی روی گل بهار چو پاییز غم فزاست

    شور جهان ز فتنه زیبایی گل است               هر جاگلی است نغمه جانسوز بلبلی است

    با نگاهی به این منابع :

    1- گل و گیاه در آثار منظوم فارسی ، دکتر غلامحسین رنگچی .

    2- ایهام در شعر فارسی ، سید محمد راستگو .